سلام،حدودا یک سال و نیم پیش با ی خانمی عقد کردم،عقد و شروع زندگیمونم با عشق هست،دوماه پیش هم عروسی کردیم و ی خونه تو محله مادری همسرم گرفتیم و اونجا ساکن شدیم،فاصله خونه تا خونه پدرهمسرم نهایت چنتا کوچه میشه و با پای پیاده 10 دیقه راه هست.متاسفانه از نظر من همسرم خیلی ب خانوادش وابسته هست یکبار هم گله و شکایتم روپیش خانوادش بردم و اوناهم طرفش رو گرفتند و گفتند عادیه و من غیر عادی هستم.
همسر من شاغله و ساعت 6 میرسه خونه تازه،حالا دوروز در هفته رو مستقیم میره خونه مادرش و نزدیک 10 میرم دنبالش و برگیردیم خونه خودمون،ی روزشم میره و شبم میمونه تنها و صبح بعد صبحانه،ک البته روز تعطیلش هم هست برمیگرده خونه...
کلی هم دوستت دارم و میمیرم برات و اینجور موندنا عادیه و همه دخترها همینن و...
خونه ی مادری منم هفته یک روز غروب و واسه صرف شام میریم و میگی اگ بیشتر میخای توبرو من کارمندم نمیتونم بیشتر
میخاستم بدونم واقعا مشکل از منه ک فکر میکنم کارش درست نیس؟یا واقعا حق دارم و داره زیاده روی میکنه؟؟؟